چگونه توانستم ام السلمه را ترغیب کنم تا تکالیفش را با دخالت کم تر والدین انجام دهد؟

چگونه توانستم ام السلمه را ترغیب کنم تا تکالیفش را با دخالت کم تر والدین انجام دهد؟

 آغاز مدرسه، آغاز فصل شکوفایی علم دانش در کودکان است. کودکان در این دوران غنچه های نوشکوفته ای هستند که بتوانندآماده ی فراگیری علم و دانش هستند و با استناد به آیه :((رب زدنی علما)) پروردگارا علم و دانش مرا زیاد کن. ذهن کودکان در سن 7سالگی آماده شکل گیری توسط آموخته های جدید در کلاس اول می باشد تا بتواند سواد خواندن و نوشتن را بیاموزد. بنابراین در این راه تلاش و کوشش زیادی کنند تا راه کسب دانش موفق باشند. کودکانی که تلاش نمی کنند و متکی به کمک های اطرافیان مخصوصا والدین شان می باشد تا جایی که والدین از روی دلسوزی دست به انجام تکالیف فرزندانشان می زنند به خیال آنکه به فرزندانشان برای فراگیری دانش کمک شایانی کردند. یکی از دلایلی که باعث می شود والدین دست به چنین کاری بزنند نا آگاهی وعدم اطلاع کافی و بی حوصلگی والدین برای همکاری با معلم می باشد.

در سال تحصیلی 1400-1399وقتی مشاهده کردم که ام السلمه تکالیفش را با خطی برایم ارسال می کند که شبیه به خط دانش آموزی که تازه دست به قلم شده نیست و بدون هیچ ایرادی تکالیفش را برایم ارسال می کند درحالی که دانش آموزان دیگر اینگونه نبودند، حداقل ایرادات کوچکی در کارشان داشتند. کم کم این مشکل بارزترو آشکارتر شد. اینگونه که در کلاس مجازی هنگامی که بچه ها نسبت به درسی که اظهار نظر می کرد به سوالات می دادند، او جوابی برای سوالات نداشت و فعالیت های او در کلاس خیلی کم بود یا اگر فعالیتی داشت، بزرگترها در گوش او زمزمه می کردند و جواب سوالات را به او می گفتند. بعد از تجزیه و تحلیل اطلاعات با راهکارهایی همچون تشویق، دادن مسئولیت به وی، مراجعه به مشاور توانستیم این مشکل ام السلمه را بهبود ببخشیم و علاقه به انجام تکالیف توسط خودش را تقویت کنیم.