تاثیر نرخ بهره و نرخ تورم بر برآورد تابع تقاضای بلندمدت پول در کشورهای منتخب خاورمیانه با استفاده از روش دیتا پنل

هدف این مطالعه بررسی تعیین میزان تاثیر نرخ بهره و نرخ تورم بر برآورد تابع تقاضای بلند مدت پول در منتخبی از کشورهای خاورمیانه طی دوره زمانی 2012-2001 به روش داده های ترکیبی بود. در ابتدا برای جلوگیری از بروز یک رگرسیون کاذب آزمون های ریشه واحد و هم جمعی انجام شد و پس از حصول اطمینان از وجود رابطه بلند مدت بین متغیرهای تحقیق آزمون های تشخیص در داده های ترکیبی که شامل چاو و هاسمن بود، انجام شد. در نهایت نیز مدل با اثرات ثابت و ols تعمیم یافته fmols برآورد شد. یافته ها نشان داد کشش تقاضای بلند مدت پول نسبت به تورم معادل با 0.06 است که قابل توجه است. به عبارتی افزایش یک درصدی در نرخ تورم، سبب افزایش 0.06 درصدی در تقاضای پول می شود که قابل توجه است. به عبارتی افزایش یک درصدی در تولید ناخالص داخلی سرانه سبب افزایش 0.34 درصدی در تقاضای پول می شود. هم چنین، کشش تقاضای بلند مدت پول نسبت به بهره معادل با 0.08 است که قابل توجه است. به عبارتی افزایش یک درصدی در نرخ بهره سبب افزایش 0.08 درصدی در تقاضای پول می شود. با افزایش نرخ بهره هزینه فرصت نگهداری پول توسط افراد و بنگاه ها افزایش می یابد و تقاضا برای پول را کاهش می دهد. نتایج این مطالعه نشان داد که نرخ بهره و تورم اثر منفی و معناداری بر تقاضا برای پول در کشورهای مورد مطالعه داشته اند.