بررسی رابطه مولفه های سازمان یادگیرنده با تربیت شهروندی کارکنان اداره آموزش و پرورش خراسان شمالی

پژوهش حاضر بررسی رابطه مولفه های سازمان یادگیرنده با تربیت شهروندی کارکنان اداره آموزش و پرورش خراسان شمالی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه کارکنان آموزش و پرورش استان خراسان شمالی بالغ بر 261 نفر می باشند که از این میان 196 نفر با توجه به فرمول کوکران براساس روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند (به خاطر ریزش نمونه ده درصد بیشتر در نظر گرفته شد). تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ شیوه اجرا توصیفی-پیمایشی از نوع همبستگی می باشد. ابزار پژوهش از دو پرسشنامه، سازمان یادگیرنده زائول و جاستین (1998) و پرسشنامه تربیت شهروندی تابش (1391) استفاده شده است. روایی محتوای پرسشنامه ها بوسیله اساتید و متخصصین تایید و پایایی آن ها با استفاده از ضریب الفای کرونباخ به ترتیب 0.65 و 0.83 می باشند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون f , t فیشر و رگرسیون استفاده گردید.

یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد بین سازمان یادگیرنده و تربیت شهروندی رابطه معنادار و مستقیم مشاهده گردید (0.01(p≤ و از بین مولفه های سازمان یادگیرنده تنها رابطه مولفه های قابلیت های فردی، تفکر سیستمی و مدل های ذهنی با تربیت شهروندی معنادار بوده (0.01(p≤ و رابطه مولفه آرمان مشترک و یادگیری جمعی غیرمعنادار بوده است (0.01(p≥ y بطور کلی میزان مولفه های سازمان یادگیرنده در آموزش و پرورش (نمونه)مناسب و میزان متغیر تربیت شهروندی کم و نتایج تحلیل رگرسیون نیزحاکی از آن بود که عوامل فردی (0.34= (β و مولفه های سازمان یادگیرنده (0.37= (β توانایی پیش بینی تربیت شهروندی کارکنان (در حدود 31 درصد) را به صورت کلی دارا هستند.