• کشش های تقاضای انرژی و تأثیر قیمت های انرژی در هزینه های تولید صنعت نساجی کشور: رویکرد داده های تابلویی

    جزئیات بیشتر مقاله
    • تاریخ ارائه: 1392/07/24
    • تاریخ انتشار در تی پی بین: 1392/07/24
    • تعداد بازدید: 1369
    • تعداد پرسش و پاسخ ها: 0
    • شماره تماس دبیرخانه رویداد: -
     در این پژوهش با رویکرد سیستم معادلات همزمان و با استفاده از داده های تابلویی به برآورد تابع هزینه کل صنعت نساجی (ریسندگی، بافندگی پنبه ای) پرداخته و به کمک آن توابع تقاضای هر یک از عوامل تولید، کشش های خود قیمتی و متقاطع و در نهایت عوامل مؤثر در افزایش هزینه متوسط تولید در این صنعت شناسایی می شود. داده های مورد استفاده از پرسشنامه های تکمیل شده توسط 10 کارخانه نساجی برای سال های 1376 تا 1384 (شامل مصرف سالانه گاز، برق،فرآورده های نفتی، تعداد کارکنان، پرداخت کل به کارکنان،وزن و ارزش سالانه تولیدات و هزینه مواد مصرفی) استخراج شده است. تابع هزینه کل متغیر را به صورت ترانسلوگ با استفاده از روش مدل سازی پیشنهاد شده توسط دانیش (2004) در تحلیل بهر ه وری و هزینه های صنعت نساجی هندوستان برآورد شده است . با استفاده از روش کیوز و کریستنسن ( 1988)، تغییرات هزینه متغیر متوسط تولید به مؤلفه ها و منابع آن تجزیه گردیده است. کشش هزینه های متغیر نسبت به قیمت انرژی و نیروی کار به ترتیب، 0/17 و 0/83 برآورد شده است. کشش قیمتی تقاضای انرژی منفی و نزدیک به یک است. کشش های قیمتی متقاطع مثبت بدست آمده بین نیروی کار و انرژی نشان دهنده ی قابلیت جانشینی این دو نهاده به جای یکدیگر است. هزینه متوسط تولید در سال های مورد بررسی به میزان 1/19میلیون ریال (به قیمت ثابت 1376) به ازای هر تن محصول افزایش یافته است . از این میزان 0/92 میلیون ریال ناشی از کاهش بهره وری است.قسمت اعظم کاهش بهره وری مربوط به عقب ماندگی فنی این صنایع (0/74میلیون ریال) است.اثر صرفه مقیاس در هزینه واحد تولید (0/06-) نشان می دهد با افزایش میزان تولید می توان هزینه واحد را کاهش داد. افزایش قیمت واقعی نیروی کار و انرژی به ترتیب باعث افزایش هزینه متوسط به میزان 0/21 و 0/06 میلیون ریال در تن محصول شده است.

سوال خود را در مورد این مقاله مطرح نمایید :

با انتخاب دکمه ثبت پرسش، موافقت خود را با قوانین انتشار محتوا در وبسایت تی پی بین اعلام می کنم