• بازشناسی نظریه چشم اسفندیار و پاشنه آشیل در شاهنامه فردوسی و ایلیاد هومر

    جزئیات بیشتر مقاله
    • تاریخ ارائه: 1396/07/17
    • تاریخ انتشار در تی پی بین: 1396/07/17
    • تعداد بازدید: 999
    • تعداد پرسش و پاسخ ها: 0
    • شماره تماس دبیرخانه رویداد: -

    ابوالقاسم فردوسی به مثابه یک حکیم و استراتژیست شیعی کتابی تحت عنوان شاهنامه می سراید که هم طراز ایلیاد و ادیسه و هومر است بلکه در جنبه های بسیاری فراتر از آن است. هر دو کتاب نوعی کتاب استراتژیک به شمار میروند که آداب و فنون سیاست ورزی و کشورداری را می آموزند. هومر با بیان اسطوره پاشنه آشیل و فردوسی نیز با مطرح ساختن اسطوره چشم اسفندیار. هر دو شخصیّت یک استراتژی مشخص را دنبال می کنند و آن انگشت گذاشتن بر روی نقطه ضعف در انسان ها است که به دشمن این امکان را می دهد از آن در جهت منافع خود بهربرداری کند. البته این اسطوره پردازی تنها به فرهنگ ایرانی و یونانی محدود نمی شود بلکه نمونه هایی از آن را در فرهنک عبری تحت عنوان افسانه سامسون و نیز داستان برگِ زیگفرید در فرهنگ آلمانی می بینم ولی نمونه اکمل همه این موارد در قرآن کریم می خوانیم که در داستان هایی چون طمعِ آدم و حوا، حسدِ قابیل و کِبرِ ابلیس نمود یافته است. این پژوهش تلاش می کند تا با تبیین تئوری چشم اسفندیار در فرهنگ ایرانی و پاشنه آشیل در فرهنگ یونانی، حکیم فردوسی را به عنوان یک استراتژیست زیرک و تیز هوش در این زمینه معرفی نماید.

سوال خود را در مورد این مقاله مطرح نمایید :

با انتخاب دکمه ثبت پرسش، موافقت خود را با قوانین انتشار محتوا در وبسایت تی پی بین اعلام می کنم