• علوم انسانی: سامان دهنده و هدایتگر فعالیت های جامعه

    نویسندگان :
    جزئیات بیشتر مقاله
    • تاریخ ارائه: 1390/01/01
    • تاریخ انتشار در تی پی بین: 1390/01/01
    • تعداد بازدید: 887
    • تعداد پرسش و پاسخ ها: 0
    • شماره تماس دبیرخانه رویداد: -
    توجه به دو نکته اساسی نشان خواهد داد که علوم انسانی به مثابه فضای همه فعالیت ها و رفتارهای جانعه ایفای نقش می کنند؛ و به موازات و حتّی در طول سایر علوم نیستند. این دو نکته عبارتند از: آثار و مظاهر و تجلّیات عینی و کالبدی هر جامعه، هر تمدن، هر دین یا هر مکتب فکری در سه گروه اصلی ”انسان ها“، ”آراء“ و ”کالبد“ ظهور و بروز می کنند؛ که اصلی ترین مصادیق هر گروه عبارت از: ”انسان ها“ یا تربیت یافتگان شامل اسطوره ها، هنرمندان، ادبا، دانشمندان، متفکرین، رهبران و عرفا هستند؛ ”آراء“ در بر گیرنده نظریاتی می باشند که در قلمرو ادبیات، حکمت، فلسفه، تفاسیر، علم و عرفان از سوی تربیت یافتگان یک تفکر ارایه شده اند؛ و ”کالبد“ که مجموعه آثار و هنرهایی از قبیل شهرها، معماری، نقّاشی، موسیقی، صنایع و سایر آثار کالبدی و عینی هستند. از طرف دیگر، در فرآیند ظهور هر پدیده ای توسط انسان سه مرحله ”اندیشه،عمل“ و ”ظهور“ قابل شناسایی است. به بیان دیگر، ظهور عینی هر پدیده و هر رفتار و هر اثری، بدواً منوط به شکل گیری آن در فضای اندیشه و به استناد و بر پایه مبانی فکری و جهان بینی انسان است. پس از شکل گیری ذهنی موضوع، رفتارها و بهره گیری از منابع طبیعی آن را (در جهت پاسخگویی به نیازهای انسان و یاری رساندن به آرمان ها و اهداف حیاتش، که این ها را نیز جهان بینی او تبیین و تعریف کرده اند) منجر به ظهور یا تولید موضوع مورد نظر می شود. به این ترتیب است که ”علوم انسانی“ که با اندیشه و جهان بینی و تربیت انسان سروکار دارد و فضای فکری او را سامان و جهت می دهد دارای اهمیت در خور توجهی بوده و نباید این علوم را به عنوان علومی در کنار سایر دانش ها و آگاهی ها و فعالیت های انسان نگریست. فراتر از آن، علوم انسانی باید هدایتگر فضای اندیشه و راهنمای آحاد جامعه و نهادها و تشکیلات مختلف باشند. علاوه بر این، قابل توجه است که مبانی علوم انسانی و به عبارت دیگر، علوم پایه مطرح در قلمرو علوم انسانی که همان جهان بینی انسان و باورهای او هستند باید هادی و راهنمای علوم انسانی باشند. مقاله حاضر بر آن است تا ضمن مطرح کردن دو موضوع اصلی ”فرآیند ظهور و خلق آثار انسانی“ و ”تبیین نقش علوم انسانی در این فرایند“، به این اصل برسد که علوم انسانی باید فضای اندیشه و راهنمای علم و عمل باشند و نه علومی منفک از سایر موضوعات. و در عالَم واقع نیز چنین است؛ و اعلام شده یا اعلام نشده، جهان بینی و فرهنگ و باورها و علوم انسانی رایج در میان هر جامعه، مردمان را (اعم از عام و خاص) در همه فعالیت ها و رفتارهایشان راهبری می کنند.

سوال خود را در مورد این مقاله مطرح نمایید :

با انتخاب دکمه ثبت پرسش، موافقت خود را با قوانین انتشار محتوا در وبسایت تی پی بین اعلام می کنم
مقالات جدیدترین ژورنال ها