رابطه بین هوش اجتماعی با رفتار شهروندی و خلاقیت سازمانی کارکنان شرکت نفت استان مازندران

هدف این پژوهش، رابطه بین هوش اجتماعی با رفتار شهروندی و خلاقیت سازمانی کارکنان شرکت نفت استان مازندران می باشد. روش پژوهش توصیفی از نوع زمینه یابی (همبستگی) است. جامعه آماری آن را، کلیه سازمانی کارکنان شرکت نفت استان مازندران تشکیل می دهند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان (1970) تعداد 127 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر حسب جنسیت به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه 21 سوالی هوش اجتماعی ترومسو، پرسشنامه 15 سوالی رفتار شهروندی سازمانی کانوسکی و اورگان، پرسشنامه 30 سوالی خلاقیت سازمانی رندسیپ می باشد روایی صوری و محتوایی ابزارها به تایید چند تن از متخصصان و صاحب نظران رسید و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 0.88-0.92-0.86=α بدست آمده که از لحاظ آماری معنادار و مورد تایید می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها استنباطی از آزمون های پیرسون و رگرسیون استفاده شده است و نتایج این تحقیق نشان داد که بین پردازش اطلاعات اجتماعی و رفتار شهروندی سازمانی کارکنان رابطه وجود دارد، بین مهارت اجتماعی و رفتار شهروندی سازمانی کارکنان رابطه وجود دارد، بین آگاهی اجتماعی و رفتار شهروندی سازمانی کارکنان رابطه وجود دارد، بین پردازش اطلاعات اجتماعی و خلاقیت سازمانی کارکنان رابطه وجود دارد، بین مهارت اجتماعی و خلاقیت سازمانی کارکنان رابطه وجود دارد، بین آگاهی اجتماعی و خلاقیت سازمانی کارکنان رابطه وجود دارد و همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نیز حاکی از آن است که سهم هر یک از مولفه های هوش اجتماعی در پیش بینی رفتار شهروندی و خلاقیت سازمانی متفاوت است چنانچه پردازش اطلاعات اجتماعی 0.75، آگاهی اجتماعی 0.54 به ترتیب بیش ترین سهم در پیش بینی رفتار شهروندی و خلاقیت سازمانی دارا می باشند.