ارائه روشی جدید برای تاثیرپذیری تفاوت جنسیت در اهداف استفاده از شبکه های اجتماعی براساس روش ترکیبی مدل سازی معادلات ساختاری و شبکه عصبی

امروزه ورود به فضای مجازی شبکه های اجتماعی اینترنتی، زندگی دومی است که آغاز شده و نمی توان آن را نادیده گرفت؛ چنان که گمانه زنی ها و آمارهای پراکنده داخلی و خارجی حاکی از آن است که تعداد قابل توجهی از کاربران ایرانی، عضو شبکه های اجتماعی مجازی هستند. یکی از چالش های موجود در این مسئله بررسی میزان تاثیرپذیری تفاوت جنسیت در اهداف استفاده از شبکه های اجتماعی است. هدف از این مطالعه ارائه روشی نوین برای تاثیرپذیری تفاوت جنسیت کاربران بر اهداف استفاده از شبکه های اجتماعی است. پژوهش حاضر، علاوه بر شبکه اجتماعی فیسبوک، شبکه های اجتماعی مجازی دیگری هم چون اینستاگرام، تلگرام، واتسآپ و غیره را نیز به عنوان شبکه های مجازی محبوب در بین افراد جامعه مورد بررسی قرار داده است. در این مقاله اهداف استفاده از شبکه های اجتماعی در قالب چهار دسته با معیار 11 فاکتور طبقه بندی شده است. گروه مورد مطالعه در اینجا 392 کاربر است که در تکمیل پرسشنامه به صورت برخط شرکت کرده و به سوالات پاسخ داده اند. در روش پیشنهادی برای فاز نمایش روابط بین متغیرها از روش تحلیل مسیر به کمک مدل sem استفاده شده و در فاز پیش بینی اهداف استفاده از شبکه های اجتماعی از شبکه عصبی mlp کمک گرفته شده است. نتایج مدل sem حاکی از تفاوت جزئی بین اهداف استفاده از شبکه های اجتماعی بین زنان و مردان می باشد. پس از بررسی نتایج و مقایسه بین مقادیر خطای mse در شبکه عصبی، نتایج به دست آمده برتری شبکه عصبی mlp با ده نرون در لایه میانی به همراه الگوریتم یادگیری scg را نسبت به الگوریتم یادگیری lm نشان می دهد.