مبنای تعهدی و مدیریت منابع اقتصادی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی دولتی وزارت علوم تحقیقات و فناوری ایران (مطالعه موردی: دانشگاه های دولتی وزارت علوم تحقیقات و فناوری خراسان شمالی)

در عصری که جوامع بشری همواره در حال پیشرفت های علمی، صنعتی و اقتصادی است یک حرکت جهانی آهسته اما پیوسته به وسیله اکثر دولت ها برای تغییر از مبنای نقدی به مبنای تعهدی کامل حسابداری در حال انجام است و این دیدگاه روز به روز پررنگ تر می شود که مبنای تعهدی در مقایسه با مبنای نقدی، اطلاعات مربوط تر، موثق تر، قابل مقایسه و مفیدتری برای استفاده کنندگان صورت های مالی فراهم می آورد. در ایران نیز همسو با جامعه بین المللی این حرکت آغاز شده، اما ابهاماتی را برای اقشار مختلف در بر داشته است. لذا در این تحقیق به بررسی رابطه بین استفاده از مبنای تعهدی با مدیریت منابع اقتصادی در دانشگاه های دولتی ایران به عنوان بخشی از بدنه دولت پرداخته خواهد شد. به علت پراکندگی دانشگاه ها جامعه مورد نظر چهار دانشگاه دولتی خراسان شمالی (بجنورد، کوثر بجنورد، شیروان و اسفراین) در نظر گرفته و داده های لازم به وسیله ابزار پرسشنامه با طیف لیکرت چند گزینه ای از معاونین و مدیران مالی و اداری، حسابداران، امین اموال این مراکز جمع آوری، و در نهایت به وسیله نرم افزارهای آماری پرکاربر spss، eviews و lisrel، microfit بر حسب مورد، با بکارگیری روش های مناسب آماری تجزیه و تحلیل خواهد شد نتایج این تحقیق در صورت مثبت بودن، نقطه عطفی در ادامه حرکت به سمت استفاده از این روش توسط سایر دانشگاه ها و نیز تمامی دستگاه های دولتی که این تغییر رویه را شروع نموده و تشویقی برای مدیران سازمان هایی که تاکنون اقدام نکرده اند می باشد.