• جزئیات بیشتر مقاله
    • تاریخ ارائه: 1397/03/25
    • تاریخ انتشار در تی پی بین: 1397/03/25
    • تعداد بازدید: 443
    • تعداد پرسش و پاسخ ها: 0
    • شماره تماس دبیرخانه رویداد: -

    بخش دوم اسکندر نامه ی نظامی گنجوی که اقبال نامه است، رویکردی نو، از گونه دیگر به حیات می باشد که پیش از وی در ادبیات فارسی رواج نداشته است در این اثر وابستگی موضوعات به هم کمتر است. شاعر در زمان سرودن این اثر از شصت سالگی خود یاد می کند اما زیاد احساس پیری می کند و از مرگ نابهنگامی که سبب ناتمام ماندن اقبال نامه شود، هراس دارد. او اشاره می کند که جهان با وی سختی می کند و افغانش از ناتندرستی است. نظامی در همه ی آثارش اشاره به سروشی دارد که یاریگر اوست و سخن را به او تلقین می کند. این هاتف خضر نام همواره با آوازی نرم، مغز نظامی را از نکته ها و سخن های ناب آکنده می سازد. در این اثر "مغنی"نامه های او به تبع "ساقی" نامه هایش در شرفنامه بسیار شایان توجه است. این که نظامی در گفتارش تحت تاثیر آراء فیلسوفان یونانی است، هیچ جای تردیدی نیست. مرگ از آن نوع مباحثی است که از آغار ذهن فلسفه و تفسیر اهل حیات عقلاننی و روحانی را به خود مشغول داشته است. فلاسفه ی مشایی، متکلمین متشرع، عرفای صوفی و حکمای اشراقی همواره در باره ی این پدیده دست به توجیهاتی زده اند. در آثار نظامی مرگ، همه حا حضور دارد و نقش "منذر" را بازی می کند! از جهتی به انقطاع از دنیا تشویق می نماید و از سوی دیگر عامل ترسی است برای قدرتمندان که سبب تعدیل زورگویی اشان در صحنه ی تاریخ گردد.

سوال خود را در مورد این مقاله مطرح نمایید :

با انتخاب دکمه ثبت پرسش، موافقت خود را با قوانین انتشار محتوا در وبسایت تی پی بین اعلام می کنم