ابعاد اجتماعی آموزش هنر در دوره ابتدایی

ابعاد اجتماعی آموزش هنر در دوره ابتدایی

ازگذشته دور هنر و هنرمند نقش بزرگی در جامعه ایفا می کردند، این تاثیرات را در گذشته می توان در تاثیر یک شعر بر روی یک پادشاه و در دنیای امروزه در تاثیر یک تابلو یا هر اثر هنری بر روی افکار و عقاید جامعه یا یک گروه یا مذهب خاصی مشاهده کرد. ارزش و اهمیتی که هنر و هنرمند امروزه از آن برخوردار است بسیار کم رنگ تر نسبت به گذشته است شاید رشد و پیشرفت تکنولوژی یکی از عوامل این مسئله باشد. مسئله ابعاد اجتماعی آموزش هنر موضوعی است که در رابطه با آن پژوهش های زیادی نگارش می شود. همچنین در رابطه با مسئله آموزش هنر در دوره ابتدایی و بررسی روابط و تاثیرات آنها بر روی هم نیز جای بسی تامل است. پژوهش گران در رشته هنر همواره بررسی های علمی و پژوهشی خود را در این رابطه در معرض مخاطبین این رشته قرار داده اند. در مقاله حاضر نیز تلاش شده است که این موضوع بیشتر و دقیق تر بسط داده شود. روش پژوهش به صورت کتابخانه ای و فیش برداری و استفاده از منابع نظری و تئوری درباره ابعاد اجتماعی آموزش هنر و آموزش هنر در دوره ابتدایی بوده است.

جامعه آماری در رابطه با تحقیق و پژوهش از آنها عبارت بود از کلیه اساتید و دانشجویان شهرستان که در رشته هنر در حال تدریس و تحصیل می باشند و 100 نفر از این جامعه به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. داده ها پس از گرد آوری تنظیم  و تجزیه و تحلیل داده ها  از طریق روش کوواریانس صورت گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد که فاکتورهای مورد بحث ارتباط عمیق و غیر قابل اجتنابی با هم دارند و رابطه معناداری بین داده های پژوهش وجود دارد. با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت نظرات پژوهشگران رشته هنر پیرامون مقوله های ارائه شده در این رابطه کاملا صحیح و مبتنی بر واقعیت است. از این رو پیشنهاد می شود مباحث ابعاد اجتماعی آموزش هنر و آموزش هنر در دوره ابتدایی در مراکز آموزش عالی و تحصیلات تکمیلی مطرح گردد و نتایج تحقیقات به صورت پروپوزال های نظری ارائه گردد. طبیعتا رشد و پیشرفت تکنولوژی نه تنها در صنعت هنر بلکه در اکثر صنعت ها مانند مسگری و قالی بافی نیز تاثیر خود را گذاشته اند ولی درک و فهم مردم در این باره حرف اول را می زند .