• نظریه ارتباط مفهومی و مصداقی تمدن و فلسفه از فارابی و ابن خلدون تا سارتن و توین بی global hypothesis of civilization and philosophy

    جزئیات بیشتر مقاله
    • تاریخ ارائه: 1400/08/01
    • تاریخ انتشار در تی پی بین: 1400/08/01
    • تعداد بازدید: 494
    • تعداد پرسش و پاسخ ها: 0
    • شماره تماس ژورنال: 09216189337

    نظریه ارتباط مفهومی و مصداقی تمدن و فلسفه از فارابی و ابن خلدون تا سارتن و توین بی    global hypothesis of civilization and philosophy

    از جمله نظریه پردازی های جهانی در زمینه ارتباط حکمت و فلسفه با تمدن و فرهنگ است. کندی، جاحظ،  فارابی، ابن سینا، مسکویه، رازی، نصیرالدین طوسی، ابن عربی، ابن خلدون بانیان تمدن اسلامی و در بین متفکران غربی  فروید، یانگ، کانت، هگل، گنون، گیبون، گوستاولوبون، سارتن، توین بی و دورانت درمورد ارتباط تمدن وزمینه های فلسفی فرضیاتی ارایه داده اند. وجود این افراد دلیل ارتباط تمدن و فلسفه است. مبانی نظری و فلسفی تمدن در اثار فلاسفه مسلمان در عصر تمدن سازی با تعابیر مختلف آمده است که قابل تاویل به جمهوری وسیاست و فلسفه مدنی است. دربین آنها فقط فارابی ماهیت نظری تمدن و نسبت و قابلیت تعریف آن با فلسفه را تبیین کرد و مصادیق آن را نقد کرد و در آثار دیگران استطرادی وبا اشاره است. رازی گزارش کمی بلندی از مصداق تمدن اسلامی ارایه داد و ابن عربی ماهیت متافیزیکی تمدن بی مرز بشری که محل ظهور بی نهایت علم خدا است را نشان داد، اما این ابن خلدون است که با امداد از واژه قرآنی، علم عمران، علم تمدن را معرفی کرد و به ارتباط بین فلسفه وتمدن براساس حادثه تمدنی در حال وقوع اشاره کرده است و با مقایسه وضعیت فلسفه در اروپا و جهان اسلام بویژه در منطقه غرب جهان اسلام، آندلس، مغرب و افریقیه با یکدیگر، می نویسد، جریان  فلسفه در اروپا  بیدار و رو به توسعه است اما درجهان اسلام در حال افول است. این دیدگاه را درچهار چوب گزارش از هم زمانی سقوط اندلس و انحطاط تمدن اسلامی و مقارن با تحولات فلسفی و کلامی ذکر کرده است. استقبال و یا مخالفت با فلسفه از پدیده های حاکم بر جهان قرون وسطی است، اما ابن خلدون، موارد استثنا دراین مورد در نقاطی از جهان که تمدن درحال شکوفایی است و درعین حال استقبال از فلسفه روی داده اورده است و از جمله درمورد ایران، تصریح می کند به علت افرادی مانند نصیرالدین طوسی اندیشه فلسفی و کلامی هنوززنده است.

    خواجه نصیرالدین طوسی که عامل توسعه تمدنی ایران عصر ایلخانی با تاسیس شهر اموزشی و پژوهشی مراغه است (1395) با تمدن سازی فیلسوف و ارایه الگوی برتر تمدنی رابطه تمدن و فلسفه را عملی ساخت. ابن خلدون با وجود رعایت انصاف در ذکر بسیاری از مصادیق تمدن اسلامی در عدم ذکر مواردی در مظان نقد است. تمدن در اروپا رنسانس و دوره مدرن برمبنای تفکرات فلسفی دکارت و همراه با چالش های فلسفی و کلامی شکل گرفت و این فرضیه اثبات شد وتعاریف متعدد درحوزه علوم انسانی به تمدن و مفهوم آن دچارابهامات تعاریف میان رشته ای شد، دراین حوزه کارسارتن اهمیت اکادمیک دارد که نخستین طراحی از تاریخ علم بر مبنای زمین های فلسفی را  نوشت و رابطه تمدن و فلسفه را درتاریخ علم جهانی نوشت، توین بی با وجود بررسی ابعاد تمدن از ماهیت پیدایش و توسعه و ظهور و سقوط و انتقال و ارتباط جهانی تمدن ها در رویکردی سیاسی به تمدن اروپایی – آمریکایی معاصر در رابطه قدرت و تمدن ونماد آن انرژی اتمی پرداخته است و راه هایی برای حفظ پیشرفت وترقی فقط در حوزه تمدن غربی وعدم اشاعه آن به سایر ملل ارایه کرده است، این رویکرد مورخ شهیر تمدن، دردریافت مفهوم و مصداق تمدن و ارتباط فلسفه و تمدن، قابل تامل است، ایا روند ثابت و الگویی کلی و جهانی از ارتباط تمدن و فلسفه وجود دارد که مبنای منطقی و فلسفی رفتارهای و گزینش های تمدن نگاری است و یا تمدن نگاری مانند تاریخنگاری تابع قدرت حاکم است وتمدن نگاری زیر مجموعه ای ازمقتضیات قدرت است. پژوهش از مقالات تحولات فلسفی – کلامی عهد مرابطین (1380) و تحولات فلسفی – کلامی عهد موحدین (1382) و تحولات فلسفی – کلامی عهد حفصیان (1384) و معرفی فرهنگ و تمدن اسلامی بوسیله ابن خلدون (1378 ) و کتاب مطالعه تحلیلی فرهنگ و تمدن اسلامی در غرب اسلامی (1395) و مفهوم علم در تمدن اسلامی و بخشی از ارایه مقاله دیدگاه ابن خلدون در ارتباط مفهومی و مصداقی تمدن و فلسفه (9/2/1398) در دانشگاه شهید بهشتی است. در این مقایسه مفهوم تمدن درحوزه شرقی تا حدود بسیاری وضوح در بیان ماهیت  آن هست اما درحوزه علوم انسانی غربی هنوز ابهام در تعریف و سرنوشت اینده تمدن وجود دارد.

سوال خود را در مورد این مقاله مطرح نمایید :

با انتخاب دکمه ثبت پرسش، موافقت خود را با قوانین انتشار محتوا در وبسایت تی پی بین اعلام میکنید
مقالات جدیدترین ژورنال ها